Monday, June 18, 2007

نبوغ یا الهام

در سیر مطالعه تاریخ علم، به شخصیتهای مختلفی بر می‌خوریم. درجه‌ای از علم که هم اکنون شاهد آن هستیم، مرهون این شخصیتها است. اغلب این شخصیتها، از ضریب هوشی بالایی برخوردار و عموما افراد سخت‌کوشی بوده‌اند. اما در این میان، بعضی از افراد به طرز خاصی نابغه بوده‌اند. بسیاری از اکتشافات و اختراعات اگر به دست مکتشفینشان یا مخترعینشان کشف یا اختراع نمی‌شدند، بعد از گذشت مدت زمانی، توسط افراد دیگری کشف یا اختراع می‌شدند. بسیاری دیگر نیز این ويژگی را نداشته‌اند.
بسیاری از نظریاتی که ما می‌شناسیم، قدم به قدم و مرحله به مرحله شکل گرفته‌اند. به عنوان مثال تئوری داروین که در زمان خود و تا مدتی بعد از آن از پر سر و صدا ترین نظریه‌ها محسوب می‌شد و بسیاری آن را به عنوان مهمترین اکتشاف قرن می‌نامیدند، از مدتها قبل مطرح بود. تئوری تکامل مدتها قبل توسط فردی به نام لامارک مطرح شده بود. داروین تنها بحث انتخاب طبیعی را به آن اضافه کرد. پدربزرگ داروین نیز خود در زمینه تکامل، نظریه خاص خود را داشت. اگر داروین نظریه‌اش را مطرح نمی‌کرد، دیر یا زود با گسترش سایر علوم، شخص دیگری کمی دیرتر این کار را می‌کرد.
اما بعضی از کشفیات به قدری یکباره اتفاق افتاده‌اند یا به قدری دور از ذهن بوده‌اند که بیشتر به نظر الهام غیبی می‌رسند. یکی از این نمونه‌ها نیوتن است. دنیای علم را می‌توان به دوران قبل از کتاب پرینسیپیا و دوران بعد از آن تقسیم کرد. بسیاری معتقدند که اولین فرمولاسیون تاریخ علم رابطه‌ای است که نشان دهنده جاذبه بین دو جرم است. قسمت عمده‌ای از ریاضیات و مکانیک کلاسیک از ابداعات نیوتن است. همه اینها درحالی است که نیوتون چیزی در حدود نصف زندگی خود را به مسائلی گذراند که هیچ نیتجه‌ای نداد. تحقیق در مورد تاریخ پایان دنیا از مستندات موجود مسیحی از جمله آنهاست. اینکه درکتاب معروف رمز داوینچی، نیوتن یکی از ر‌ؤسای انجمن مخفی حافظ اسرار مسیح معرفی شده، خیلی هم بی ربط نیست.
یکی دیگر از این نوع نوابغ، اینشتین است. تئوریهای نسبت او به قدری پیچیده و دور از ذهن است که سالها بعد از آن، تعداد افراد زیادی را نمی‌توان یافت که آن را کاملاً فهمیده باشند. خبرنگاری از یکی از دانشمندان معاصر اینتشتین که الان اسمش یادم نیست، پرسید: گفته می‌شود که تنها سه نفر تئوری اینشتن را کاملاً فهمیده‌اند و شما یکی از آن سه نفر هستید. نظرتان در این باره چیست؟ دانشمند مزبور به شوخی و جدی با تعجب جواب داده بود که نفر سوم کیست؟ معلوم نیست تئوریی که بعد از سالها هنوز فهم آن از عهده هر کسی برنمی‌آید، چگونه به ذهن اینشتین رسیده است.
شاید اگر نیوتن و اینتشتین تئوریهای خود را مطرح نمی‌کردند، حداقل تا اکنون هیچ فرد دیگری توان بازی نقش آنها را نمی‌داشت. اگر این انسانها نبودند، احتمالاً الان دنیا شکل کاملاً متفاوتی داشت. از سوی دیگر، شاید نیوتنها و اینتشتینهای دیگری باید وجود می‌داشته‌اند که به هر دلیل به منصه ظهور نرسیده‌اند و تئوریهایی که باید کشف می‌کردند، منتظر کسی هستند تا پیدایشان کند.

2 comments:

Unknown said...

از این سه خط آخر منظورت منم دیگه؟!

Saeed Mirzai said...

می خواستم یک جوری بنویسم که متوجه نشی. حالا که فهمیدی دیگه کاریش نمیشه کرد ;)